در حال حاضر (این موضوع که چرا استخدام کارکنان و حفظ آنها برای شرکتها این قدر دشوار شده است؟) تقریباً در ذهن همه رهبران با هر اندازه کسب و کار است و این دغدغه احتمالاً زمان طولانیتری از آن چیزی که تصور می کردیم، طول کشیده است.
من با تعدادی از مشتریان در حوزههای مختلف عملیاتی کار میکنم و همه با استخدام مشکل دارند، چه از کارگروه های شغلی استفاده کنند و چه از آژانسهای استعدادیابی. همه آنها همچنین از نرخ گردش زیاد کارکنان رنج می برند.
جابجایی زیاد کارمندان دلیل اصلی این است که استخدام در حال حاضر بسیار سخت است. ولی ریشه اصلی دشوار بودن استخدام و حفظ کارکنان در ایران افزایش نرخ تورم، مهاجرت نخبگان، مشکلات اقتصادی، افزایش رقابت در استخدام بین شرکتهای خوب است.
ولی این موضوع فقط گریبان گیر شرکتهای ایرانی نیست و تقریباً در همه جای دنیا فراگیر شده است.
طبق گزارش موسسه تحقیقاتی ADP People at Work 2022: دیدگاه جهانی نیروی کار، از هر 10 کارگر، 7 نفر در سال جاری تغییر شغلی بزرگی را در نظر گرفته اند.
مطالعه دیگری نشان داد که 55 درصد از مدیران استخدام میگویند حفظ و جابجایی مهمترین مسائلی است که به توانایی آنها برای استخدام کارمندان و رشد شرکتشان آسیب میزند. (این بدان معناست که گردش مالی بالاتر از استخدام، به طور کلی، به عنوان مبارزه شماره 1 آنها قرار دارد!).
بر اساس داده های منتشر شده توسط Engagement Multiplier:
... اخیراً 58 درصد از مشاغل در استخدام مشکل دارند، 63 درصد اگر کارکنان ایالات متحده برای پیشنهادهای شغلی آماده باشند و 17 درصد به دنبال آن هستند و 69 درصد از افراد با افزایش حقوق کمتر از 5 درصد آن را ترک خواهند کرد.
بنابراین در بازار چه می گذرد و برخی از مسائل چیست؟ مانند بسیاری چیزها، هرگز یک دلیل نیست. اما در اینجا مواردی وجود دارد که من با آنها برخورد کرده ام.
تعادل تغییر کرده است
تا حدی به دلیل برخی از بالاترین ارقام بیکاری که تجربه کردهایم، تعادل بین عرضه و تقاضا تغییر کرده است و بازار به کارمندان اجازه میدهد تا «خرید» و «تقاضا» بیشتری داشته باشند. رقم ملی بیکاری برای ژانویه 2023، 3.4٪ پایین ترین سطح از سال 1969 و در ایالت مینه سوتا، این رقم حدود 2٪ بود. تئوری های زیادی در مورد علت این امر وجود دارد، و یکی از مواردی که بیشترین توافق را به دست آورده است، پیری جمعیت است که افراد به دلیل بازنشستگی از شرکت خارج می شوند.
انتظارات کارکنان
انتظارات کارکنان هم تغییر کرده اند. به نظر می رسد کووید کاتالیزور دیگری است که مردم بگویند یک دقیقه صبر کنید، می توانم پول پس انداز کنم و بیشتر خانواده ام را ببینم. من مجبور نیستم رفت و آمد کنم (هدر دادن بنزین و وقت)، مجبور نیستم ناهار را بیرون بخرم، بعد از کار با مردم نوشیدنی بنوشم و لباس بپوشم. من می توانم هنگام ناهار به باشگاه بروم و مجبور نباشم لباس عوض کنم و دوش بگیرم تا دوباره در دفتر خوب به نظر برسم.
من میخواهم با شرایطم کار کنم و آماده هستم که برای انجام این کار درآمد کمتری داشته باشم، به خصوص که بیش از 53 درصد خانوادهها دو درآمد دارند.
بنابراین، چه کار می کنیم، و چگونه به برخی یا همه این موارد رسیدگی می کنیم. خوب، این چیزی است که ما می دانیم.
هدف از پول برای کاهش گردش کار نیرومندتر است
برای سالهای متمادی، مطالعات نشان میدهد که صرفاً پول اغلب انگیزه اصلی در پس گرفتن شغل جدید یا ترک شغل قدیمی نیست.
مؤسسه نیروی کار هوشمند آیبیام و راهحلهای مدیریت استعدادها در مقالهای در سال 2017 با یکدیگر همکاری کردند، «آیا باید بمانم یا بروم؟ بینش جهانی در مورد تصمیمات کارمندان برای ترک شغل خود، که برای آن بیش از 22000 کارمند را مورد بررسی قرار دادند تا دریابند چرا مردم شغل خود را ترک می کنند و در هنگام انجام آن به دنبال چه هستند.
بر اساس داده های منتشر شده توسط Engagement Multiplier، بهترین کارمندان، آنهایی که عملکرد قابل توجهی از همتایان خود دارند، به احتمال زیاد برای فرصت های زیر جذب مشاغل جدید می شوند:
در گزارش روندهای استخدام جهانی لینکدین، آنها پرسیدند "چه چیزی باعث شد که پیشنهاد شغلی فعلی شرکت خود را بپذیرید؟" پاسخ ها:
جبران مزایای بهتر - 45٪
فرصت های پیشرفت شغلی - 44٪
سایر دلایل کارکنان برای ترک کار به شرح زیر بود.
بهترین نامزدها باید بتوانند رشد کنند، در غیر این صورت آنها را حفظ نمی کنید.
در مطالعه ذکر شده در بالا، 74 درصد از هزار مورد مصاحبه شده فرصت های پیشرفت شغلی بهتری را به عنوان یک جذب کننده برتر ذکر کردند. انعطاف پذیری نیز در فهرست خواسته های همه، صرف نظر از نسل، بالا بود.
محققان موسسه نیروی کار هوشمند بر اساس نتایج نظرسنجی در مورد نحوه جذب و حفظ استعدادها به چند نتیجه رسیدند.
آنها به این نتیجه رسیدند که کارمندان خوشحال "که مایل به حمایت از سازمان هستند، می توانند سفیران استخدام بسیار موثری باشند." و این، البته، مستلزم کارمندانی است که به اندازه کافی درگیر باشند تا فعالانه از آنها دفاع کنند.
آنها همچنین دریافتند کهتجارب مثبت و مشارکت بالا می تواند از دست دادن استعداد را به حداقل برساند." " تعریف آنها از "تجارب مثبت" اساساً موارد ضروری برای یک نیروی کار متعهد است، چیزی که آنها آن را "5 بعد شاخص تجربه کارمند" می نامند:
تعلق - احساس بخشی از یک تیم، گروه یا سازمان بودن
هدف - درک اینکه چرا کار یک فرد اهمیت دارد
دستاورد - احساس موفقیت در کاری که انجام می شود
شادی - احساس خوشایندی که در کار و اطراف آن ایجاد می شود
نشاط - وجود انرژی، اشتیاق و هیجان در کار
و سپس یک شگفتی واقعی دوباره آن چیز "گوش دادن" بود. یکی از توصیه های دیگر آنها این است که "به طور منظم به صدای کارکنان گوش دهید" تا استعدادها را حفظ کنید. چه کسی فکرش را می کرد؟
پس این همه به چه معناست؟
به نظر می رسد که بسیاری از شرکت ها هنگام تلاش برای جذب استعدادها، روی چیزهایی که برای افراد مهم است تمرکز نمی کنند.
بین آنچه که استخدامکنندگان و رهبران فکر میکنند کارمندان میخواهند – و آنچه واقعاً میخواهند، گسست وجود دارد.
کارفرمایان با مسائل افراد خود به اندازه یک کمپین بازاریابی جدی برخورد نمی کنند و باید.
آیا نگاه کرده ایم که افراد در نیروی کار از یک شغل و محیطی که 5 روز از 7 روز را در آن سپری می کنند، چه می خواهند؟
و اگر به این موضوع فکر کردیم، آیا به آنها می گوییم که ما کیستیم و چه چیزی هستیم و چه چیزی را ارائه می دهیم؟
پس از روند رو به رشد در سالهای اخیر، مشارکت کارکنان در ایالات متحده اولین کاهش سالانه خود را در یک دهه تجربه کرد - از 36٪ کارمندان متعهد در سال 2020 به 34٪ در سال 2021 کاهش یافت. این الگو تا سال 2022 ادامه یافت، به طوری که 32٪ از کارمندان کامل و جزئی ادامه یافت. کارمندانی که برای سازمانها کار میکنند اکنون مشغول هستند، در حالی که 18 درصد به طور فعال از کار جدا شدهاند. عدم مشارکت فعال نسبت به سال 2021 دو درصد و در سال 2020 چهار درصد افزایش یافته است، از این رو اصطلاح "ترک آرام" به بخشی از اصطلاحات تخصصی ما تبدیل شده است.
نسبت کارگران متعهد به کارگران غیرفعال در ایالات متحده 1.8 به 1 است که از 2.1 به 1 در سال 2021 و 2.6 به 1 در سال 2020 کاهش یافته است. این کمترین نسبت کارمندان متعهد به کارگران فعال در ایالات متحده است. از سال 2013، تقریبا یک دهه قبل از آن.
پاسخ آسانی وجود ندارد، اما آنچه واضح است این است که شکاف فزاینده ای بین آنچه کارفرمایان ارائه می دهند و آنچه کارمندان می خواهند وجود دارد. آنچه نیز واضح است این است که همیشه پول نیست. این سادهتر از آن چیزی است که ما فکر میکنیم، اما ترکیبی از چیزهایی است که اهمیت دارد، مانند ارائه کاری معنادار، کمک به مردم در باور آنچه که سازمانشان انجام میدهد، فراهم کردن محیطی امن که در آن کارکنان احساس قدردانی میکنند و جبران میشوند. منصفانه و فرصت رشد داشته باشند.
آنجا، واقعاً ساده نیست؟
پیتر ام. بومونت موسس و مدیر ConnXN Consulting است و شتاب دهنده رهبری و سازمان است. او همچنین نویسنده نقشه راه رابطه، راهنمای جامع برای ایجاد روابط با مشتریان استراتژیک است.
برای مشاوره جذب و استخدام کارکنان با بیزیار تماس بگیرید.
22268459
طراحی سایت توسط دودکو