چرا شرکتها و کسب و کارهای هوشمند، فعالیتهای خود را برونسپاری میکنند؟
همه مدیران به طور مداوم کارهای خود را به دیگران واگذار مینمایند. مدیران کارهای خود را برونسپاری میکنند زیرا افرادی هستند که این کارها را ارزانتر، سریعتر و بهتر انجام میدهند. به همین دلیل شرکتها کارهای خود را برونسپاری میکنند. هر زمانی که یک مدیر وقت خود را صرف وظایف اداری میکند در واقع همین زمان را برای کارهای اصلی خود از دست میدهد. بنابر این در کارهایی که ذخیره دانش وجود ندارد، به راحتی میتوان به افراد و شرکتهای برونسپار کارها را واگذار کرد. یکی دیگر از دلایل برونسپاری، هزینه فرصت از دست رفته است. یعنی زمانی که میخواهیم یک کار ساده را انجام دهیم فرصتی را برای کارهای اصلی شرکت خود از دست میدهیم. سازمانها به طور مداوم با این شرایط که کدام کار را خودشان انجام دهند و کدام کار را برونسپاری کنند و خدمات لازم را از بیرون خریداری کنند، درگیر هستند.
عواملی که باعث میشود سازمان به برونسپاری نیاز داشته باشد عبارتند از، تمرکز بر شایستگیهای بنیادی، کاهش هزینهها، انتشار جهانی، رشد و بلوغ فرآیند، افزایش دانش نیروهای داخلی، دسترسی به تجربیات و دانش و منابع جدید.
هم اکنون در عصر برونسپاری زندگی میکنیم عصری که در آن شرکتها برای گسترش فعالیتهایشان قراردادهای فرعی میبندند. پیشتر اغلب سازمانها به منظور بقاء در بازرهای رقابتی امروز تصمیم به یکپارچهسازی عمودی میگرفتند. این مسئله از یک طرف باعث میشود تا سازمانها به مرور از نظر اندازه رشد کنند و بزرگ شوند و به تبع آن نیز هزینههای سازمانی افزایش پیدا کنند و از طرف دیگر مدیریت چنین سازمانهایی با مسایل مختلف زیادی روبهرو بوده به طوریکه مدیریت از تمرکز بر روی قابلیتهای سازمان که متضمن رشد و بقای سازمان هستند تا حد زیادی دور نگه داشته میشد و بیشتر وقت مدیریت صرف مسائلی میشد که ارزش افزوده ایجاد نمیکرد. به عبارت دیگر مدیریت درگیر مسائلی میشد که در زنجیره ارزش سازمان جایگاه چندانی نداشتند و سازمانها دیگر نمیتوانستند خود را با تغییرات محیط منطبق سازند. بنابر این در چنین شرایطی و با رشد سریع و گسترش دانش و فناوری که از ویژگیهای بارز دنیای کسب و کار امروز است. یکی از راهکارها برای بروز بودن و عقب نیفتادن از سیر تحولات "برونسپاری" است. در سالهای اخیر بعضی از شرکتها به منظور بهبود کیفیت خدمات و محصولات، کاهش هزینهها و زمان تاکید و تمرکز بر روی مزیتهای اصلی رقابتی و به طور کلی افزایش اثربخشی سازمانی، اقدام به برونسپاری نمودهاند. چنین به نظر میرسد که شرکتها با برونسپاری فعالیتهای خود به سازمانهای تخصصی دیگر بهتر میتوانند بر روی فعالیتهایی که ارزش افزوده بیشتری ایجاد میکنند تمرکز کرده و بدین طریق اثربخش فعالیتهای خود را به حداکثر برسانند.
یک علت عمده در افزایش به کارگیری فرآیند برونسپاری، تغییر و تحولات محیطی و تاثیر آن بر دانش و عملکرد سازمان است. سازمانها ناگزیرند برای موفقیت در دنیای کسب و کار امروز بر مزیتهای رقابتی خود تکیه کنند. برای این منظور استراتژی برونسپاری به عنوان راهکاری خواهد بود که امکان استفاده سازمان از
منابع، تسهیلات و تخصصهای سایر سازمانها را بدون اینکه سازمان مالکیتی بر منابع و تسهیلات داشته باشد، فراهم میآورد.
در سالهای اخیربعضی از شرکتها به منظور بهبود کیفیت خدمات و محصولات، کاهش هزینهها و زمان تولید و تمرکز بر روی مزیتهای اصلی رقابتی و به طور کلی افزایش اثربخشی سازمانی اقدام به برونسپاری نمودهاند. یک علت عمده در افزایش به کارگیری فرآیند برونسپاری تغییر و تحولات محیطی و تاثیر آن بر دانش و عملکرد سازمان است. سازمانها ناگزیرند برای موفقیت در دنیای کسب و کار امروز بر مزیتهای رقابتی خود تکیه کنند، برای این منظور استراتژی "برون سپاری" به عنوان راهکاری خواهد بود که امکان استفاده سازمان از منابع، تسهیلات و تخصصهای سایر سازمانها را بدون اینکه سازمان مالکیتی بر منابع و تسهیلات داشته باشد، فراهم میآورد.
برونسپاری مانع از حجیم شدن و بزرگ شدن سازمانها و باعث صرفهجویی در مقیاس عملکرد سازمانها میگردد. سازمانها تلاش میکنند که اندازه خود را در حدی نگه دارند که ضمن برآوردهکردن نیازهای اصلی خود، قدرت و قابلیت انعطافپذیری بیشتری نیز داشته باشند. از طرفی تخصصیشدن امور، سازمانها را واداشته است که تعدادی از نیروهای مورد نیاز خود را به صورت هسته اصلی سازمان در اختیار داشته باشند و انرژی خود را صرف این امور نمایند و اموری که در راستای تخصص اصلی آنها نیست را به سازمانهای دیگر بسپارند. راهبرد برونسپاری به عنوان یک استراتژی کلیدی بر ای افزایش سرعت و یکپارچگی و کاهش هزینه مورد توجه سازمانهای امروزی قرار گرفته است.
برونسپاری از دو واژه "برون" و "سپاری" تشکیل شده است. سپردن به معنای انتقال کار، مسئولیتها و حقوق تصمیمگیری به افراد دیگر است. برونسپاری پدیدهای نسبتاً قدیمی است و امروزه به عنوان امری عادی در سراسر جهان رواج دارد. برونسپاری از کلمات بیرون و منابعیابی تشکیل شده است و در معنای عام به واگذاری فعالیتهای غیر اصلی سازمان به پیمانکاران بیرونی تعبیر میگردد.
نویسندگان دیگر تعاریف مختلفی از برونسپاری ارایه کردهاند.
از نظر فری دی کرایر، برونسپاری عبارت است از پیدا کردن ارایه دهندگان خدمت جدید و روشهای جدید که بتوان با اطمینان مواد اولیه، کالاها، اجزا، قطعات را به آنها ارایه داد و در واقع در برونسپاری از دانش و تجربه و خلاقیت ارایهدهندگان خدمت جدیدی که قبلاً استفاده نکرده است، بهرهمند گرند.
به عقیده کرن: برونسپاری به تصمیم اتخاذ شده توسط یک سازمان جهت ارایه یا فروش دارایی ها نیروی انسانی و خدمات به شخص ثالث گفته میشود که طرف قرارداد متعهد میگردد که در قبول درآمد مشخص و در یم بازه زمانی معین دارایی ها و خدمات قید شده در قرارداد را اریه و مدیریت نماید.
پیتر دراکر: در ارتباط با برونسپاری و آثار آن میگوید: چنین امری در واقع در حکم تحولی بنیادین در ساختار سازمانهای جهان فردا است. این به آن معنا است که که دیگر الزامی نیست، شرکتهای بزرگ تجاری، ادارات دولتی، بیمارستانها و دانشگاههای بزرگ به تشکیلاتی تبدیل شوند که درآمدهای مالی و نتایج قابل توجهی را بدست میآورند. زیرا تنها بر فعالیتهایی تمرکز میکنند که به خاطر آن ماموریت یافتهاند و کارهایی انجام میدهند که دقیقاً به اهداف سازمانی آنها مربوط است و بقیه کارها را به نهادهای بیرونی واگذار می شود.
یکی از هدفهای کسب و کار رقابتپذیری با سایر کسب و کارها از طریق بهبود عملکرد و کسب مزیت رقابتی است. یکی از راههای غلبه بر مشکلات پیشروی این کسب و کارها، واگذاری بخشی از فعالیتها به پیمانکاران (حقیقی و حقوقی) یا شرکتهای دیگری است، که توانایی انجام فعالیت را با هزینه کمتر و کیفیت بهتر دارد. برونسپاری خدمات به قبل از سال 1960 بر میگردد. با این حال حجم و دامنه برونسپاری در 10-15 سال گذشته افزایش قابل ملاحظهای در سطح دنیا داشته است و تقریبا 130 میلیارد یورو در سال به تنهایی صرف برونسپاری در انگلستان شده است.
امروزه بسیاری از سازمانها برای حفظ مزیت رقابتی خود در بازارهای رقابتی، جهانی و کاهش مخاطرات سرمایهگذاری ها، فرآیند برونسپاری فعالیتهای سازمانی را دنبال میکنند. برونسپاری مفهوم جدیدی در دنیای صنعت و خدمات نیست. بلکه آنچه جدید است بیشتر شدن اهمیت و سودمندی آن در محیط کسب و کار است.
لی و هیت برونسپاری را به عنوان اتکا به منابع خارجی به منظور ساخت مولفههای تولید و سایر فعالیتهای ارزش افزوده تعریف میکنند. برونسپاری به عنوان یکی از ابزارهای توسعه سازمان ایجادکننده مزیت رقابتی و افزایش بهرهوری در دنیای امروز مورد توجه بسیاری قرار گرفته است. بسیای از سازمانها در برونسپاری به دنبال درآمدهای حاصل از تقلیل هزینهها هستند یا میخواهند خدمات را بهبود بخشند و یا به تکنولوژی و تخصص خاصی دست یابند. با این وجود بسیاری از مدیران به برونسپاری به دنبال یک راه حل نگاه میکنند، بدون اینکه مشخص کنند که مشکل چیست؟ امروزه میلیونها شغل در سراسر دنیا به کشورهایی دورتر از جایی که مدیریت پروژهها در آنجا قرار دارند منتقل شده است. اما آنچه مهم است ذکر این مورد است که واگذاری این مشاغل صرفاً به مشاغل کم مهارت خلاصه نمیشود. برون سپاری به این صورت سبب کاهش هزینه ها حتی تا 39 درصد شده است. جدا از این که منافعی مثل وارد شدن به بازارهای کلیدی نیز به این ترتیب و با این مشارکتها تسهیل شده است.
خیلی از سازمانها و شرکتهای کوچک و بزرگ جهانی برونسپاری را به عنوان یکی از راههای کاهش هزینهها و افزایش درآمد، تلقی میکنند. چرا که برونسپاری روشی است که سازمانها برای کاهش هزینه، تمرکز بر روی فرآیندهای اصلی، بهبود خدمات و ارتقای مهارت به کار میبرند. با اتخاذ سیاست برونسپاری یک سازمان می تواند، تنها بر فعالیتهایی تمرکز کند که به خاطر آنها ماموریت یافته است و کارهایی را انجام دهد که دقیقاً به اهداف سازمانیاش مربوط است.
برونسپاری فعالیتها یا خدمات به سازمانهای بیرونی، پدیده جدیدی نیست و تاریخ طولانی دارد و وجود ضرب المثل هایی نظیر " کار را به کاردان بسپار" و یا آیاتی از قرآن مجید مبنی بر این که تربیت فرزندان را به دایه بسپاریم، نمونههایی از برونسپاری در طول تاریخ است. سازمانهای صنعتی با نگرش مالی فعالیتهای خود را برونسپاری کردهاند و به دنبال این مسئله بودند که با کاهش بهای تمام شده تولیدات و خدمات بتوانند سود بیشتری را عاید سازمانشان کنند. بعداً به تدریج همان طور که سایر مباحث مدیریتی از تحول و رشد و تکامل برخوردار شد، برونسپاری هم دارای پیچیدگی هایی شد. مثل مباحث کیفی در قالب استانداردهای بین المللی مثل EFQM و یا مباحث منابع انسانی که اوایل سازمانها به آن توجه نشان نمی دادند ولی اکنون به عنوان یک سرمایه انسانی به آن نگاه میکنند.
برونسپاری چیست ؟
راه حلی آسان که بر اساس توافق قسمتی از وظایف کار یا فرآیندی که میبایست توسط پرسنل شما انجام شود، توسط شرکت دیگری به نحوی بهتر انجام گردد.
چه کارهایی را برون سپاری کنیم؟
هر کاری را که ذخیره دانش نداشته باشد و فعالیت اصلی کسب و کار نبوده و و محرمانگی خیلی بالا نداشته باشد را میتوانید برونسپاری کنید .برونسپاری به رشد چشمگیر کسب و کار شما کمک میکند.
7 مزیت اصلی برون سپاری
۱. تمرکز بر فعالیتهای اصلی
برونسپاریِ به شما این فرصت را میدهد که بر روی فعالیتهای اصلی تمرکز داشته باشید. با یک دست نمیتوان چند هندوانه را برداشت.
۲. صرفه جویی در هزینهها
برونسپاری باعث کوچک نگه داشتن اندازه شرکت وجلوگیری از رشد فزاینده هزینهها می شود.
برای مثال منشی یک پزشک قرار است طرحهای مختلف بیمه را بررسی نماید. با توچه به عدم تخصص کارمندان ، بهتر است کار به شرکتی که امور بیمه ای از جمله امور بیمههای درمان گروهی تخصص دارد برونسپاری گردد.
۳. کاهش هزینههای بالاسری
هزینههای بالاسری و عملیات سازمانها خیلی بالا هستند و برونسپاری این قبیل کارها تصمیم کاملا درستی خواهد بود.
برای مثال رشد یک شرکت باعث شده است فضای اداری بیشتری نیاز داشته باشد. لذا با توجه به اینکه فضایی کنونی بسیار گران قیمت بوده و امکان گسترش شرکت وجود ندارد، بنابراین برونسپاری برخی امور نیاز به فضای اداریِ بیشتر را از بین میبرد.
برای مثال امور مختلفی مثل منابع انسانی، بیمههای بازرگانی، بیمههای تامیناجتماعی و مفاصاحسابهای مربوطه، امور اداره کار، اخذ و تمدید مجوزها و عضویتها قابل برونسپاری هستند.
۴. کنترل عملیاتی
در بخشهایی که هزینههای عملیاتی بیش از توان و بودجه پیشبینی شده شما گردیده و بخشهای غیر مرتبط با فعالیت اصلی که مدیریت ضعیفی دارند، گزینههای اول برون سپاری هستند. علاوه بر این شرکتی که کار را به آن برون سپاری میکنید میتواند تواناییهای مدیریتی شرکت شما را بهبود ببخشد.
یک قرارداد برونسپاری، مدیریت را مجبور میکند نیازهایشان را اولویتبندی کند و کنترل این بخش را دوباره در دست بگیرد.
۵. انعطافپذیری نیروی کار
برونسپاری این امکان را به شما میدهد که برای کارهایی که در مقاطع خاصی نیرو لازم دارد نیروی دایمی استخدام نکنید و درگیریهای نیروهای جدید به شما اضافه نشود.
برای مثال واحد حسابداری سالی یکبار در فصل مالیات و دوره حسابرسی بسیار پرکار است ، با برون سپاری این فعالیتها میتواند برای یک دورهی مشخص با صرف هزینهی ثابت افراد متخصص در خدمت داشته داشت و پس از انجام امور مذکور تعهدی برای پرداخت حقوق و دستمزد و عیدی و سنوات و پاداش و ... درمابقی سال نداشت.
۶. دوام شرکت و مدیریت خطر
با توسعه فعالیتها و رشد کسب و کار در دورههایی که گردش ورود و خروج کارمندان به سازمان زیاد میشود، عدم قطعیت و ناهماهنگی در عملیات افزایش مییابد. برونسپاری میتواند دوام شرکت را افزایش و هم زمان با آن، خطر پایین آمدن کیفیت عملیات در شرکت را نیز کاهش بدهد.
برای مثال اگر در یک شرکت مدیر منابع انسانی به دلایل پزشکی به مرخصی طولانی مدت برود و دو دستیار اجرایی ناغافل شرکت را ترک نمایند، در چنین شرایطی برونسپاری عملیات منابع انسانی خطر اختلال در کارها را کاهش میدهد و شرکت میتواند به فعالیتهای خود ادامه بدهد.
۷. پرورش کارمندان داخلی
پروژه بزرگی قرار است انجام شود که نیاز به تواناییهایی دارد که نیروهای کسب و کار شما فاقد آن دانش و مهارت هستند. با برونسپاری کار، افرادی به شرکت شما میآیند که شایستگی مورد نیازتان را دارند . افراد شما میتوانند در کنار این نیروها کار کنند و تواناییهایی را که نیاز دارند فرا بگیرند.
برای مثال یک شرکت نیاز دارد که مفاصاحساب تامیناجتماعی برای پروژه اخذ نماید. عدم آشنایی با موضوعات تامیناجتماعی میتواند کسب و کار شما را به ورطه نابودی بکشاند. با برونسپاری این امور شما از تجربه افراد متخصص در پروژههای مشابه بهرهمند خواهید بود. در عین حال کم کم نیروهای شما با روشهای مختلف لایحه نویسی و دفاع در هیاتهای مختلف آشنا می شوند.
تفاوت برونسپاری و استفاده از پیمانکاران فرعی
در "برون سپاری" يك سري فعاليتهاي ويژه، با استفاده از منابع بيرون از سازمان كه توانمنديهاي ويژه اي را دارا مي باشند، صورت مي پذيرد. در حاليكه در پيمانكاري فرعي قسمتي از فعاليتهاي سازمان با كمك پيمانكار انجام ميشود و تجديد ساختاري صورت نميگيرد.
در برونسپاري فعاليت از نوع بلند مدت و دو طرفه است در حاليكه روابط پيمانكاري مقطعي مي باشند.
معمولا فعاليتهايي توسط پيمانكار انجام ميشود كه سازمان در زمينه آن تخصص ندارد و بايد از خدمات بيروني استفاده نمايد. ولي فعاليتهايي كه به دلايلي غير از نبود تخصص مانند نداشتن ظرفيت، به بيرون سپرده ميشود از نوع برونسپاري است.